مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
اما زهد در اسلام، آن چیزی نیست که رهبانیت به وجود آورده است. در اسلام،مسئله ی جدا بودن حساب این جهان و آن جهان، مطرح نیست. از نظر اسلام، نه خود آن جهان و این جهان از یکدیگر جدا و بیگانه هستند و نه کار این جهان با آن جهان بیگانه است. ارتباط دو جهان با یکدیگر، از قبیل ارتباط ظاهر و باطن شی ء واحداست، از قبیل پیوستگی دو رویه ی یک پارچه است، از قبیل پیوند روح و بدن است که چیزی است حد وسط میان یگانگی و دو گانگی. کار این جهان با کار آن جهان نیز،عینا همین طور است، بیش تر جنبه ی اختلاف کیفی دارد تا اختلاف ذاتی; یعنی، آن چه بر ضد مصلحت آن جهان است، بر ضد مصلحت این جهان نیز هست، و هر چه بر وفق مصالح عالیه ی زندگی این جهان است بر وفق مصالح عالیه ی آن جهان نیز هست. لهذا، یک کارمعین که بر وفق مصالح عالیه ی این جهان است، اگر از انگیزه های عالی و دیدهای مافوق طبیعی و هدف های ماورای مادی، خالی باشد، آن کار، صرفا دنیایی تلقی می شودو به تعبیر قرآن، به سوی خدا بالا نمی رود، اما اگر جنبه ی انسانی کار، از هدف هاو انگیزه ها و دیدهای برتر و بالاتر زندگی محدود دنیایی بهره مند باشد، همان کار،کار آخرتی شمرده می شود. زهد اسلامی، در متن زندگی قرار دارد، کیفیت خاص بخشیدن به زندگی است و از دخالت دادن پاره ای ارزش ها برای زندگی، ناشی می شود. (23) درادامه، جهت تکمیل بحث، نگاهی داریم به ویژگی های مختلف زاهد و راهب و تفاوت هریک با هم: زاهد و راهب، هر دو، از تنعم و لذت گرایی دوری می جویند، ولی راهب از جامعه وتعهدات و مسئولیت های اجتماعی می گریزد، اما زاهد، به جامعه و ملاک های آن وایده های آن و مسئولیت ها و تعهدهای آن، روی می آورد. زاهد و راهب، هر دو، آخرت گرایند، اما زاهد، آخرت گرای جامعه گرا است و راهب،آخرت گرای جامعه گریز... زاهد و راهب، هر دو، تارک دنیایند، اما دنیایی که زاهد آن را رها می کند، سرگرم شدن به تنعم و تجمل و تمتعات و این امور را کمال مطلوب و نهایت آرزو دانستن است، ولی دنیایی که راهب آن را ترک می کند، کار،فعالیت و تعهد و مسئولیت اجتماعی است. این است که زهد زاهد برخلاف رهبانیت راهب، در متن زندگی و در بطن روابط اجتماعی است. تفاوت راهب و زاهد، از دوجهان بینی مختلف ناشی می شود. از نظر راهب، جهان دنیا و آخرت، دو جهان کاملا ازیکدیگر جدا و بی ارتباط با یکدیگرند، ولی در جهان بینی زاهد، دنیا و آخرت، به یکدیگر پیوسته اند، [و] دنیا مزرعه ی آخرت است. (24) تفاوت زهد و فقر اقتصادی اسلام، طرفدار دو قوت است. این دو قوت، مربوط به مسئله ی زهد و دنیااست. ازناحیه ی روحی، آن قدر باید قوی و نیرومند باشیم که مال و ثروت دنیا نتواند مارا بنده ی خودش قرار بدهد، و از نظر اقتصادی، باید کوشش کنیم مال و ثروت را ازطریق مشروع در اختیار خودمان بگیریم تا بتوانیم از این قدرت مادی و اقتصادی استفاده کنیم. وقتی دانستید، اسلام طرفدار دو قدرت (قدرت اخلاقی و قدرت اقتصادی)است، می بینید ما [متاسفانه به خاطر بی توجهی به تعلیمات اسلام] زاهدهایی هستیم که در هر دو ناحیه، طرفدار ضعف هستیم و ضعف داریم. ما [عملا] زاهدی هستیم که همیشه از قدرت اقتصادی، از ثروت اقتصادی، دوری گزیده ایم; یعنی، ضعف را انتخاب کرده ایم. مردمی که پول و ثروت نداشته باشند،مسلم است کاری که از اقتصاد ساخته است، نمی توانند انجام بدهند و باید دست دریوزگی پیش دیگران دراز کنند. از نظر روحی هم اتفاقا ضعیف هستیم; چون، وقتی خودمان را به این ترتیب، تربیت کردیم که به وسیله ی دور نگه داشتن خود از مال دنیا، به خیال خودمان زاهد شدیم، یک روز[که] دنیا به همان زاهدها روی می آورد،می بینیم اختیار از کف اش بیرون رفت. می بینیم نه از ناحیه ی روحی قوی هستیم، نه از ناحیه ی اقتصادی. (25) اگر نگاهی به زندگی ائمه (علیهم السلام ) بیندازیم، پی می بریم که آنان زاهدهایی نبودند که دچار فقر اقتصادی باشند، بلکه همواره کار وکوشش می کردند و درآمد اقتصادی داشتند و از طرف دیگر، دل بسته ی به دنیا و زرق وبرق آن هم نبودند. زندگی امام علی (ع) نمونه ی بارز یک زاهد فعال، جامعه گرا ومسئولیت پذیر است که از دست نج خویش، قوت خود را تامین می کند و گاهی، آن رانیز به محتاجی می بخشد. فعالیت اقتصادی انجام می دهد، آن هم نه برای شخص خود واستفاده ی شخصی بردن و در رفاه زندگی کردن، بلکه برای محرومان و مستضعفان جامعه. نظرات شما عزیزان: |
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |